تنظیم قراردادهای بین المللی فرآیندی پیچیده است که نیازمند دانش و تخصص در زمینههای حقوقی، تجاری و فرهنگی میباشد. درک قوانین و مقررات بین المللی، آگاهی از شرایط بازار جهانی و مذاکرات مؤثر از جمله عوامل کلیدی در موفقیت این فرآیند هستند. همچنین، توجه به جزئیات قرارداد و پیشبینی ریسکهای احتمالی میتواند از بروز اختلافات در آینده جلوگیری کند.
مهمترین بخشهای قرارداد بین المللی استاندارد
یک قرارداد بین المللی استاندارد، شامل بخشهای مختلفی است که هر یک از آنها نقش مهمی در شفافیت، جامعیت و اجرای صحیح قرارداد ایفا میکنند. در ادامه به تشریح هر یک از این بخشها میپردازیم:
1. عنوان و مفاد کلی قرارداد
عنوان قرارداد شامل یک شرح مختصر از نوع قرارداد و طرفین اصلی است که نشان میدهد در مورد چه چیزی توافق شده است. برای مثال “قرارداد فروش بین المللی بین شرکت A و شرکت B”. این قسمت ابتدایی به مشخص کردن ماهیت اصلی قرارداد کمک زیادی میکند. همچنین نام قرارداد باید به گونهای باشد که به راحتی قابل شناسایی و ارجاع باشد.
استفاده از عبارات کلی و مبهم در نام قرارداد، میتواند در آینده باعث بروز ابهام و تفسیرهای نادرست شود. مفاد قرارداد شامل توضیحات دقیقتر و جزئیات توافق است که شامل تمامی شرایط و ضوابط ضروری میشود. این بخش میتواند شامل تعاریف، تعهدات طرفین، و شرایط متعددی باشد که طرفین باید به آن پایبند باشند.
2. مشخصات طرفین قرارداد
این بخش شامل اطلاعات کامل طرفین قرارداد از جمله نام، آدرس، و اطلاعات تماس است. برای شرکتها، اطلاعاتی نظیر شماره ثبت و نشانی دفتر مرکزی نیز درج میشود. این اطلاعات به ترتیبی که در قرارداد آمده، باید دقیق باشد تا از مشکلات احتمالی در شناسایی طرفین جلوگیری شود.
در کنار اطلاعات تماس، ممکن است نیاز به درج مشخصات قانونی نمایندگان رسمی هر طرف نیز باشد؛ کسانی که به طور قانونی مجاز به امضای قرارداد هستند و از اعتبار لازم برای اجرای تعهدات برخوردارند.
اطلاعات طرفین نه تنها برای شفافیت توافقنامه اهمیت دارد، بلکه در صورت بروز هرگونه مشکل یا اختلاف، این اطلاعات میتواند به عنوان مرجع قانونی عمل کند. به عنوان مثال اگر یکی از طرفین در قرارداد فراموش کند که اطلاعات تماس خود را به روز کند، در هنگام ارسال نامه یا ابلاغیهها ممکن است دچار مشکل شود.
3. شرح محصول یا خدمات مورد معامله
جزئیات دقیق کالا یا خدماتی که مورد معامله است، باید به وضوح مشخص شود. این میتواند شامل توصیفاتی نظیر مقدار، کیفیت، استانداردها، و ویژگیهای خاص کالا باشد. این توضیحات به جلوگیری از اختلافات ناشی از تفسیر متفاوت طرفین کمک میکند.
توضیحات دقیق و صریح در ارتباط با کالای معامله شده ضروری است، چرا که این جزئیات میتوانند به عنوان مرجع در صورت بروز اختلاف در کیفیت یا ویژگیهای کالا استفاده شوند. همچنین استفاده از استانداردهای بین المللی در توصیف محصول یا خدمات میتواند به شفافیت و درک بهتر طرفین کمک کند.
4. مبلغ قرارداد
مقدار مالی که برای کالا یا خدمات مورد مبادله توافق شده است، باید به وضوح در قرارداد درج شود. این شامل قیمت کل، قیمت واحد و نحوه محاسبه مبالغ، ارز مورد استفاده، و شرایط تخفیف (در صورت وجود) میشود.
شفافیت در تعیین مبلغ قرارداد، از بروز اختلافات مالی جلوگیری میکند. همچنین، تعیین ارز مورد استفاده در قرارداد اهمیت زیادی دارد و باید با دقت و با توجه به نوسانات نرخ ارز انتخاب شود.
5. زمان و شرایط تحویل
این بخش شامل زمان دقیق و محل تحویل کالاست، نحوه تحویل و شرایط مربوط به آن باید به وضوح مشخص شود. برای مثال، آیا هزینههای تحویل به عهده فروشنده است یا خریدار، و آیا تحویل به صورت زمینی، دریایی یا هوایی انجام میشود.
تعیین دقیق زمان تحویل، برای برنامهریزی فعالیتهای طرفین قرارداد بسیار مهم است. عدم رعایت تاریخ تحویل میتواند منجر به مشکلات متعدد، از جمله تاخیر در پروژهها یا جریمههای مالی شود. به عنوان مثال “کالا باید تا تاریخ 30 ژوئن 2023 تحویل داده شود” یک الزام معین است که باید به دقت مشاهده شود.
علاوه بر این، توافقات مربوط به تأخیرات احتمالی باید به وضوح مشخص شوند تا در صورت بروز مشکلات در تحویل، طرفین به سادگی قادر باشند تکالیف و حقوق خود را اعمال کنند.
6. فرآیند بازرسی کالا
شرایط و روش بازرسی کالا قبل از حمل و پس از تحویل باید به طور دقیق مشخص شود. بازرسی کالا تضمین میکند که کالا مطابق با مشخصات قرارداد است و از بروز مشکلات کیفی جلوگیری میکند. همچنین، تعیین محل بازرسی کالا و مرجع بازرسی، از جمله مواردی است که باید در قرارداد به طور شفاف قید شود.
بازرسی دقیق و از پیش برنامهریزی شده میتواند در طولانی مدت مشکلات ناشی از عدم تطابق کالا با مشخصات توافق شده را به طور قابل توجهی کاهش دهد.
7. شرط حفظ مالکیت کالا
این شرط بیان میکند که مالکیت کالا تا زمانی که پرداخت کامل نشده است، در اختیار فروشنده باقی میماند. این شرط به فروشنده امنیت بیشتری ارائه میدهد و از ریسک انتقال مالکیت قبل از انجام پرداخت جلوگیری میکند.
قرار دادن چنین شرطی در قرارداد از سوء استفادههای احتمالی جلوگیری میکند و نقش مهمی در به حداقل رساندن خطرات مالی برای فروشنده دارد.
8. روشهای پرداخت
در این بخش، روشها و زمانهای پرداخت مشخص میشوند. این میتواند شامل پرداخت نقدی، انتقال بانکی، یا شرایط اعتباری باشد.
تعیین زمان پرداخت، به خصوص در معاملات بین المللی که ممکن است شامل مراحل متعدد پردازش باشد، بسیار مهم است. به عنوان مثال میتوان ذکر کرد که “پرداخت باید حداکثر 30 روز پس از تحویل انجام شود” تا اطمینان حاصل شود که هر دو طرف از شرایط آگاه هستند.
توافق بر روی روشهای پرداخت باعث میشود از عدم شفافیت در مسیر انتقال وجه جلوگیری شود و تضمین کند که طرفین به تعهدات مالی خود پایبند باشند. همچنین استفاده از روشهای پرداخت امن و مطمئن در معاملات بین المللی بسیار مهم است.
9. مستندات همراه قرارداد
لیست کامل اسناد مورد نیاز برای اجرای قرارداد باید در این بخش ذکر شود. این میتواند شامل فاکتورهای حملونقل، گواهیهای بازرسی، و مدارک گمرکی باشد. معمولاً نیاز به تهیه این اسناد به صورت رسمی و در زمان مشخصی احساس میشود. به عنوان مثال “فاکتور و گواهی بازرسی باید در زمان تحویل کالا ارائه شوند”.
ارائه لیست کامل اسناد، به طرفین قرارداد کمک میکند تا از مدارک مورد نیاز برای اجرای قرارداد آگاه باشند و از بروز تأخیر در اجرای قرارداد جلوگیری شود. همچنین، تعیین زمان و نحوه ارائه اسناد نیز از جمله مواردی است که باید در قرارداد به طور شفاف قید شود.
10. تاریخ انقضا یا فسخ
شرایط و دلایل فسخ قرارداد و همچنین تاریخ انقضای قرارداد (در صورت وجود) به شرایطی اشاره دارد که تحت آن یکی از طرفین میتواند قرارداد را به طور یکجانبه خاتمه دهد.
این بند معمولاً باید شامل شرایط مشخصی برای فسخ، از جمله حقایقی که موجب فسخ قرارداد میشود باشد. به عنوان مثال میتوان ذکر کرد که “در صورت عدم تحویل کالا تا تاریخ مقرر، خریدار حق فسخ قرارداد را خواهد داشت”.
تعیین شرایط فسخ قرارداد، از بروز اختلافات در صورت لزوم فسخ قرارداد جلوگیری میکند. همچنین تعیین مرجع رسیدگی به اختلافات ناشی از فسخ قرارداد، از جمله مواردی است که باید در قرارداد به طور شفاف قید شود.
11. مسئولیت در قبال تأخیر در انجام تعهدات
این بخش به مسئولیتها و جریمهها در صورت عدم رعایت زمانهای مقرر برای تحویل کالا اشاره دارد. مشخص کردن تبعات تاخیر میتواند به هر دو طرف انگیزهای برای رعایت زمانهای مقرر دهد. به عنوان مثال “در صورت تاخیر بیش از 7 روز، فروشنده موظف به پرداخت 1% جریمه به ازای هر روز تأخیر خواهد بود”.
تعیین مسئولیت در قبال تأخیر، از بروز اختلافات در صورت بروز تأخیر در انجام تعهدات جلوگیری میکند. همچنین تعیین جریمههای مربوط به تأخیر، از جمله مواردی است که باید در قرارداد به طور شفاف قید شود.
12. حد مجاز مسئولیت برای تأخیر
حداکثر میزان مسئولیتی که هر طرف در قبال تأخیر در انجام تعهدات بر عهده میگیرد، در این بخش مشخص میشود. تعیین سقف مسئولیت در قبال تأخیر، از بروز اختلافات در صورت بروز تأخیرهای طولانی جلوگیری میکند. همچنین این بند میتواند به طرفین قرارداد کمک کند تا ریسکهای مربوط به تأخیر را مدیریت کنند.
مثلاً “سقف مسئولیت فروشنده در قبال تأخیر در پرداخت، برابر با 10% از مبلغ کل قرارداد خواهد بود”. وجود چنین محدودیتی طرفین قرارداد را قادر میسازد تا به طور منطقی مسئولیتهای خود را مدیریت کنند و از موارد زیان بار ناشی از تاخیر فاحش جلوگیری کنند.
13. محل آزمون کیفی کالا در مقصد
محل انجام آزمونهای کیفی و فنی کالا در کشور مقصد باید به طور دقیق مشخص شود. تعیین محل آزمون کالا، از بروز اختلافات در خصوص کیفیت کالا جلوگیری میکند. همچنین تعیین مرجع انجام آزمون و روشهای آزمون، از جمله مواردی است که باید در قرارداد به طور شفاف قید شود.
نقش این آزمونهای کیفی در تضمین کیفیت و استاندارد کالای تحویل داده شده بسیار بارز است و مشکلات کیفی احتمالی را به حداقل میرساند.
14. حداکثر زمان برای اطلاع از عدم انطباق
مهلت زمانی که خریدار برای اعلام عدم انطباق کالا دارد، در این بخش مشخص میشود. تعیین حداکثر زمان برای ابلاغ عدم انطباق، از بروز اختلافات در خصوص کیفیت کالا جلوگیری میکند. همچنین تعیین روش ابلاغ عدم انطباق، از جمله مواردی است که باید در قرارداد به طور شفاف قید شود.
تعیین این زمان اهمیت خاصی دارد، زیرا به خریدار این امکان را میدهد که فوراً مشکلات را به فروشنده گزارش دهد. به عنوان مثال “خریدار حداکثر 14 روز پس از دریافت کالا برای ابلاغ عدم انطباق مهلت دارد”.
15. تعهدات ناشی از عدم انطباق
مسئولیت هر یک از طرفین در قبال عدم انطباق کالا با مشخصات قرارداد، در این بخش مشخص میشود. تعیین مسئولیت در قبال عدم انطباق، از بروز اختلافات در خصوص کیفیت کالا جلوگیری میکند. همچنین تعیین جریمهها یا روشهای جبران خسارت در صورت عدم انطباق، از جمله مواردی است که باید در قرارداد به طور شفاف قید شود.
به عنوان مثال، اگر کالای تحویلی مطابق با مشخصات قرارداد نباشد، فروشنده مسئول جبران خسارت خواهد بود. این بند میتواند به وضوح بیان کند که طرفین چه نوع جبران خسارتی مورد انتظار دارند.
16. قوانین حاکم بر قرارداد
تعیین قوانین و مقررات حقوقی که بر قرارداد حاکم خواهند بود، بخش مهمی از قرارداد است. این قوانین ممکن است بر اساس کشور محل اقامت یکی از طرفین یا یک کشور ثالث بیطرف باشند.
انتخاب قانون حاکم میتواند تأثیر زیادی بر حل و فصل اختلافات و تفسیر شرایط قرارداد داشته باشد. به عنوان مثال “این قرارداد تحت قوانین جمهوری اسلامی ایران توسعه و تفسیر خواهد شد”. همچنین این بند به طرفین قرارداد اطمینان میدهد که در صورت بروز اختلاف، یک مرجع قانونی مشخص برای حل اختلاف وجود دارد.
17. روشهای حل و فصل اختلافات
این بخش روشهای حل اختلاف را تعیین میکند، از جمله داوری، میانجیگری، یا مراجعه به دادگاه. تعیین یک روش مشخص و مورد توافق قبل از بروز اختلاف میتواند از صرف هزینههای زیاد و زمان طولانی جلوگیری کند. به عنوان مثال “هرگونه اختلاف باید به صورت نخست از طریق مذاکره حل و فصل شود و در صورت عدم موفقیت به داوری ارجاع داده خواهد شد”.
تعیین روش حل و فصل اختلافات، از بروز اختلافات طولانی و پر هزینه جلوگیری میکند. همچنین، تعیین مرجع داوری یا دادگاه صالح، از جمله مواردی است که باید در قرارداد به طور شفاف قید شود.
نتیجهگیری
تنظیم توافقنامههای بین المللی یک فرآیند حساس و پیچیده است که نیازمند توجه به جزئیات و دقت در انتخاب واژهها و شرایط توافق دارد. اجزای اصلی یک توافقنامه استاندارد شامل عنوان توافق، اطلاعات طرفین، شرح کالا، قیمت، تاریخ تحویل، و شرایط پرداخت است. این بخشها در کنار یکدیگر به شفاف سازی معامله و کاهش احتمال بروز اختلافات کمک میکنند.
همچنین تعیین قوانین حاکم و نحوه حل و فصل اختلافات از جمله موارد حیاتی است که باید به دقت در قرارداد لحاظ شود. با رعایت این اصول، طرفین میتوانند به تجارت بین المللی امنتر و کارآمدتری دست یابند.